فرصت انابه همه چیز درباره روز دحوالارض | اعمال و توصیه‌های بزرگان ویدئو | ائمه معصومین(ع) هادیان همه بشریت در مسائل دین و دنیا هستند ویژه برنامه‌های سی و پنجمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) در حرم مطهر رضوی اعلام شد آمار زائران ایرانی در حج از ۵۳ هزار نفر گذشت (۱۲ خرداد ۱۴۰۳) اعلام برنامه‌های گرامیداشت ۱۴ و ۱۵ خرداد در مشهد بازدید تولیت آستان قدس رضوی از پروژه‌های عمرانی حرم امام‌رضا(ع) بارگاه منور رضوی، غرق در ماتم و نیایش در سوگ شهادت ثامن‌الحجج(ع) «انتظار»؛ سرمایه بشر برای ساخت جامعه مهدوی دکتر حسن انصاری: راه اصلاح و نوگرایی دینی از فقه و اجتهاد فقهی شروع می‌شود ارائه خدمات ویژه به زائران در مسیر‌های منتهی به حرم امام‌رضا(ع) صحن و بارگاه ملکوتی رضوی در روز زیارتی امام‌رضا (ع) رنگ عزا به خود گرفت | چرا ماه ذی‌القعده را ماه امام‌رضا (ع) می‌نامند؟ ویژه برنامه‌های حرم مطهر رضوی در روز زیارتی امام رضا (ع) اعلام شد آداب بیست و سوم ذی القعده روز مخصوص زیارتی امام رضا (ع) + اعمال و ادعیه «شب شعر مکتب خدمت» نقش تبیینی در شناخت چهره شهید جمهور دارد ویژه برنامه‌های حرم امام رضا (ع) در روز زیارتی شنبه (۱۲ خرداد ۱۴۰۳) تلاش برای نجاتِ اسناد شهدای دفاع مقدس مسئله اول آزادگان جهان چگونه در زندگی روزمره، حضرت پیامبر(ص) را الگو قرار دهیم؟ رئیسی عزیز مظهر اخلاص بود
سرخط خبرها

آفتاب نشین خورشید هفت آسمانم

  • کد خبر: ۱۰۰۷۹۲
  • ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۱:۵۲
آفتاب نشین خورشید هفت آسمانم
غلامرضا بنی اسدی - روزنامه نگار

غریب هستم. از صد‌ها کیلومتر آن سوتر آمده ام. در غروبی -که غریب‌ها معنایش را بیش از همه می‌فهمند- به مشهد رسیدم؛ به آستان غریب الغربا. پر بودم از شوق و گرفتار خستگی و غریبی.

توامان بود این حس تا چشمم به گنبد و گلدسته افتاد و لب‌ها به سماع، سلام خواندند و دست، بر سینه رسم ادب به جا آورد: «السلام علیک یا غریب الغربا!» و تمام شد؛ همه خستگی و حس بی کسی، تمام شد و آن شوق مقدس ماند و من هم در مشهد ماندم.

دلم ماندگار شد و زبانم گویا تا به بلیغ‌ترین کلمات بگویم نه هوس «نان» و نه شوق «نام»، هیچ کدام مرا در مشهد پایبند نکرده است.

نه «نامی» دارم و نه آن قدر‌ها «گرسنه نانم»، بل «زخمی آسیمه سری» هستم «کافرکیش» که هرجا روم، اگر «ابراهیم» هم مرا براند از سفره اش، «خدای ابراهیم» هست که «نانم» دهد و از «نامم» نپرسد و از «ایمانم هم»؛ چنان که هزاران سال است خلقی را به کرم و مهر، روزی می‌خوراند و نازشان را هم می‌کشد.

من هم می‌شوم یکی از میلیارد‌ها رهگذر هزاره ها. اما یک چیز هست در این شهر که پایبندم کرده است و «آفتاب نشین» این دیار شده ام -در دیار ما، آفتاب نشین به کسی می‌گفتند که آب و ملک نداشت، اما به هر دلیل در آن وادی، ماندگار می‌شد و ازآنجاکه سایه درخت و ملکی نداشت و کاری هم، در «آفتاب» می‌نشست و مردم، «آفتاب نشینش»‌ می‌خواندند- من هم روستایی ام و هنوز به همان لهجه فطری تکلم می‌کنم. ۴۰ سال است که آفتاب نشین روستای فطرت هستم در حریمی که «حرم بانی» مهربان دارد. بگذار هرکه می‌خواهد به دنبال نام ونان به سایه‌های دور، دل خوش کند.

من گریزان از هرچه سایه، آفتاب نشین آقایی هستم که نگاهش را به عدالت قسمت می‌کند؛ آقایی که بیگانه هم در سرایش، احساس خانه پدری دارد، چه رسد به من که اگرچه غریبم، غریبه نیستم. گفته ام هرکس هرجا می‌خواهد برود، حتی بگذار گروهی را بوی «بهشت»، از خود بی خود کند، من، اما صادقانه به همان زبان روستایی می‌گویم «بهشت» را همان جایی می‌دانم که نام شما، آقای من، هرلحظه آنجا تکرار شود؛ جایی که مردمان به نام مبارک شما، هرلحظه در شکوه صلوات، تازه می‌شوند. من عطر رواق‌های شما را با هیچ «رایحه ای» عوض نمی‌کنم و در حریم شما، آرزویی دیگر را کفران نعمت بهشت می‌دانم. از «نسیه» به هزارفرسنگ گریزانم.

من «نقد جان» داده ام تا بهشت را به «نقد» بستانم و هیچ چیز دیگری نمی‌تواند نگاهم را از این دیار بگیرد و با خود ببرد. من سال هاست که مقیم کوی دوست شده ام و خود را مشهدی می‌دانم. خود را با شما تعریف می‌کنم آقای من که جز شما نامی‌ نمی‌بینم و نشانی هم. هرچه هست، شمایید که حجت خدایید.

حالا شده ام قطره‌ای از دریای شما. ذره‌ای رقصان در پرتو انوارتان، لذا حالا می‌توانم نقشه مشهد را پهن کنم و بهشت را به هرکس که در طلب آن است و چشمی به تماشا بینا دارد، نشان دهم.

من می‌توانم ترنم کوثر را در سقاخانه صحن انقلاب به آنانی که به مقلب القلوب ایمان دارند، بچشانم. می‌توانم پرواز را در طیران جان‌ها -که هزارفرسنگ بالاتر از کبوتران می‌پرند- به مشتاقان بنمایانم. باری، من آفتاب نشین هستم که نه هوس «نان»‌ می‌تواند مرا به کوچ بخواند و نه شوق «نام». به همه هم گفته ام که من از همان روز نخستین، نمازم را تمام خوانده ام و گلیم نداشته ام را پهن کرده ام و هر روز، جار می‌زنم که من، نه نامی دارم و نه گرسنه نانم؛ من، آفتاب نشین خورشید هفت  آسمانم.

آفتاب نشین خورشید هفت آسمانم

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->